درس 15 كار و درآمد حلال کلاس دوم

دروس دین و زندگی متوسطه دوم

درس 15 كار و درآمد حلال کلاس دوم


درس 15       كارودرآمدحلال      کلاس دوم

انسانهايىكهدريكجامعهزندگىمىكنند،باكاروتلاشوبهكمكيكديگر

 نيازهاىمادىومعنوى خودرارفعمىنمايند.

 

   براى اين كه هر كدام از ما بتوانيم در اين همكارى عمومى مسئوليت خود را به درستى انجام دهيم، لازم است درباره ى سؤال هاى زير فكر كنيم و پاسخ آن ها را به دست آوريم و سپس

براى آن ها برنامه ريزى نماييم:

1-   آيا انسان مى تواند از هر راهى كسب درآمدكند؟

2-   درآمد هاى به دست آمده چگونه بايد مورداستفاده قرار گيرد؟

3-    افراد جامعه نسبت به هزينه هاى عمومى و بهبود زندگى مستمندان چه وظيفه اى دارند؟

آيات شريفه ی زير را به دقت و زيبا قرائت کنيد.

اَعوذُ باللِّٰه مِنَ الشَّيۡطانِ الرَّجيمِ

بِسۡمِ اللِّٰه الرَّ حۡمٰنِ الرَّحيمِ

إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

همانا صدقات زكات، براى نيازمندان ودرمانده‏گان وكارگزارانِ زكات وجلب دلها و آزادى بردگان واداى بدهى بدهكاران وهزينه‏ى جهاد در راه خدا وتأمين در راه مانده است، اين دستور، فرمانى است از جانب خدا و خداوند، دانا و حكيم است.

 توبه،٦٠

وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَىْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبَى‏ وَالْيَتَمَى‏ وَالْمَسَكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ

و اگر به خداوند وآنچه بر بنده‏ى خود، روز جدايى حقّ از باطل، روز درگيرى دو گروه با ايمان و بى‏ايمان در جنگ بدر نازل كرديم، ايمان داريد، بدانيد كه هر چه غنيمت گرفتيد، همانا خمس

يك پنجم آن براى خداوند و رسول خدا و خويشاوندان او، اهل‏بيت عليهم السلامو يتيمان و

بينوايان و در راه‏ماندگان از سادات است.              انفال،٤١

هُوَ اَنۡشَاَکُمۡ مِنَ ا لاَرۡضِ         او شما را از زمين آفريد

وَ اسۡتَعۡمَرَکُمۡ فيها                و شما را به آبادانی آن واداشت

هود،۶١

يا اَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا                 ای کسانی که ايمان آورده ايد

اتَّقُوا اللّٰه                             پروای خدا داشته باشيد

وَ ذَروا ما بَقیَ مِنَ الِرّبا            و آن چه را از ربا باقی می ماند، رها کنيد؛

اِنۡ کُنۡتُمۡ مُؤۡمِنين                      اگر مؤمن هستيد

فَانۡ لَمۡ تَفۡعَلوا                         پس اگر چنين نکنيد

فَأۡذَنوا بحَرۡبٍ مِنَ اللِّٰه وَ رَسوِله ی  با خدا و رسولش اعلان جنگ دهيد.

وَ انۡ تُبۡتُم                           و اگر توبه کنيد

فَلَکُمۡ رُئوسُ اَمۡواِلکُم               سرمايه هايتان از آنِ خودتان

لاتَظۡلمونَ وَ لاتُظۡلَمو ن           تا نه ظلم کنيد و نه مورد ظلم واقع شويد.

بقره٢٧٨و٢٧٩

به کمک عبارات زير، ترجمه ی آيات را تکميل کنيد.

صَدَقات: جمع صَدَقة، در اين آيه به معنی زکات

 اِبۡنَ السَّبيلِ: در راه مانده فَريضَة: واجب

 ذِی الۡقُرۡبیٰ: فقيران خويشاوند پيامبر  خُمُس: يک پنجم

 لاتُظۡلَمونَ:نه ستم ببينيد، به شما ظلم نمی شود

 الۡعامِلينَ عَلَيۡها: گردآورندگان آنها

مُؤَلَّفَةِقُلوبُهُمۡ: متمايل شدن دل های (غيرمسلمانان)

 الرِّقاب: (آزادی) بردگان الۡغارِمينَ: (پرداخت قرض) بدهکاران

کار،منشأاصلی توليدثروت

در بينش و تفکر اسلامی، کار خلّاق و مولّد، منشأ اصلی کسب مال و درآمد و کليد استفاده از منابع طبيعی و خدادادی است. منطق فطرت هم برای پديد آورنده ی يک شی ء حق تصرف در آن را می پذيرد و او را مالک می شناسد. به همين جهت، مالک اصلی و حقيقی همه ی موجودات خداست.

رسول خدا (ص) می فرمايد:

هر کس به آباد کردن زمينی که بی استفاده است بپردازد و شخص ديگری در اين کار بر او سبقت نگرفته باشد، آن زمين از آنِ او خواهد بود.

 بنابراين، کار، يا بايد مولّد و خلّاق باشد و يا نتيجه ی مفيدی داشته باشد تا بتوان نام«کار» بر آن گذاشت. البته کار مولّد و خلّاق اختصاص به کار در کارخانه يا کشاورزی و پزشکی ندارد. توليد علم و پيشرفت در رشته های علمی از مهم ترين کارهاست. تجارت کالاهای مفيد و حلال و خدمات نيز از کارهای سودمند محسوب می شوند و لازم است که گروهی از مردم چنين شغل هايی داشته باشند. يکی از بدترين بلاها برای هر جامعه روی آوردن به کارهای کاذب و دوری از کار مفيد و مولّد است، امری که پيشوايان ما به صراحت آن را منع کرده اند. در آيات ابتداى درس بينديشيد و پاسخ سؤال هاى زير را به دست آوريد.

1-  خداوند از انسان هایِ روی زمين چه خواسته است؟  عمران و آبادانی در زمین با کار و کوشش و بدست آوردن منابع آن.       هود 61

2-  کسب درآمد از کدام راه حرام است؟ از راه ربا        بقره 278

3-  کسب درآمد از اين راه مساوی با چه کاری است؟  مساوی با جنگ با خدا 

بقره 279

4-  اگر کسی بخواهد توبه کند و از اين راه برگردد، بايد چه کار کند؟  باید آنچه علاوه بر اصل سرمایه از مردم گرفته به صاحبانش برگرداند و فقط مجاز است اصل سرمایه ی خود را از بدهکار بگیرد.   بقره 279

ربا،کاذبترينکارها

چراقرآنکريمباچنينشدتوسختیباکسبدرآمدازطريقربامبارزه

کردهاست؟ علت آن را بررسی می کنيم:

(پول وسيله ای برای مبادله ی کالاست. اگر اين پول، خودش مستقلاً مورد معامله قرار گيرد، بدون اين که فايده ای در کار باشد، ربا پيش می آيد. برخی اشخاص مقداری پول را نزد خود انباشته می کنند و آن را به کسانی که نياز دارند، قرض می دهند و بدون اين که کاری انجام دهند يا در کار آن ها شريک شوند و خطر احتمالی را بپذيرند، با وام گيرنده شرط می کنند که پول بيش تری بازگرداند. اين عمل سبب می شود کسانی بدون فعاليت و کار به ثروت های زيادی برسند و پول که بايد در جامعه گردش داشته باشد، در دست عده ای خاص متمرکزشود.)

چرا گروهیهمکهناچارمیشوندازچنينکسانیپولبگيرند،روزبهروزفقيرتر

میگردند؛؟

( زيرا اينان ناچارند علاوه بر پولی که قرض گرفته اند، درصد زيادی نيز که قرض دهنده درخواست کرده، بپردازند. ادامه ی اين کار سبب می شود که نيازمندان جامعه نيازمندتر و ربا خواران حريص تر و ثروتمند تر شوند و طبقه ای استثمارگر در جامعه پديد آيد. امروزه، سرمايه داران بزرگ جهان وام هايی با بهره های سنگين به کشورهای فقير و نيازمند می دهند و چون آن کشورها توان پرداخت پيدا نمی کنند، ناچار می شوند معادن و ثروت های طبيعی خود را در اختيار آن سرمايه داران قرار دهند. به همين سبب جهان به دو قطب غنی و فقير، ثروتمند و گرسنه، مسلط و زير سلطه تقسيم شده است.)

در عصر رسول خدا (ص) مردم عربستان به «ربا» آلوده بودند، تا این که از جانب خداوند دستور آمد این عمل را ترک کنند و به جنگ با خدا و رسول او (ص) نپردازند.

مشارکت کاروسرمايه

اکنون اين سؤال پيش می آيد که اگر کسی پول و ثروتی داشت، چگونه از ثروت خود درآمدی کسب کند؟

در پاسخ می گوييم: (در هر فعاليت اقتصادی، دو عامل دخالت دارد: سرمايه و کار. با سرمايه و کار نوعی مشارکت اقتصادی به وجود می آيد و سود يا زيان آن، بنابر توافق قبلی، ميان صاحب سرمايه و انجام دهنده ی کار تقسيم می شود.

برنامه ی اسلام در مورد ثروت و سرمايه ، به کار گرفتن آن در توليد و سازندگی و توسعه و رفع فاصله ی طبقاتی و فقر است. آنان که ثروت اندوخته دارند، شايسته است آن را در بستر توليد و حيات  اقتصادی به کار گيرند يا با کسانی که نيازمند سرمايه اند، شريک شوند، يا به صورت قرض الحسنه به نيازمندان بدهند تا بتوانند به کار و توليد بپردازند.

سرمايه بايد مانند خون در رگ های اقتصادی جامعه جريان داشته باشد و با گردش خود حيات جامعه را تأمين کند و عدالت اقتصادی را ممکن سازد.)

وقتی سرمايه ی افراد با کار مهندسان، کشاورزان، کارگران، محققان، معلّمان و استادان همراه شود، چرخ توليد به راه می افتد و ثروتی که از اين راه به دست می آيد بايد براساس توافق قبلی و به عدالت ميان صاحبان سرمايه و کار تقسيم شود. يکی از راه های برقراری عدالت، توزيع عادلانه ی سود حاصل از فعاليت اقتصادی ميان دارندگان کار و سرمايه است. سودی که از اين راه به صاحب سرمايه می رسد، نه تنها حلال و پاک است بلکه اگر با نيت الهی باشد، اجر و ثواب اخروی هم خواهد داشت.

بانکداری

نحوه مشارکت بانکداری در نظام اسلامی را توضیح دهید؟

(در نظام اسلامی، بانک کانون مشارکت کار و سرمايه است. صاحبان پول و سرمايه، ثروت خود را بدان جا می سپارند تا در يک فعاليت اقتصادی مانند راه اندازی کارخانه، بنا کردن ساختمان، آباد کردن زمين کشاورزی و تأسيس مراکز علمی و پژوهشی به کار گرفته شود و سود حاصل ميان بانک، صاحب سرمايه و صاحب فعاليت تقسيم می شود. همچنين بانک به عنوان صاحب سرمايه با افراد جامعه وارد مشارکت می شود و سرمايه ی خود را طی قراردادی در اختيار افراد متقاضی می گذارد و با آنان در کار مشخصی مشارکت می کند. سرمايه ی بانک و کار افراد دست به دست هم می دهد و فعاليت اقتصادی شکل می گيرد. بانک سهم خود را به صورت ماهانه دريافت می کند تا وام گيرنده توان پرداخت آن را داشته باشد.)

بنابراين،بانکداریدرنظام اسلامی راهی برای مشارکت کاروسرمايه است. آنچه اهميت دارد اين است که بانک ها سود حاصل از مشارکت خود را عادلانه تعيين کنند تا افراد جامعه توانايی همکاری سازنده با بانک را داشته باشند. روشن است اگر بانک ها بخش بيشتری از سود به دست آمده را بردارند، روش عادلانه ای را پيش نگرفته اند.

قانون بانکداری که در مجلس شورای اسلامی تصويب شده و مبنای عمل بانک هاست، براساس مشارکت سرمايه و کار استوار است و از اين جهت با مقررات مالی اسلام مطابقت دارد.

تأمين نيازهای عمومی

مسأله ی قابل طرح در اين جا اين است که:جامعه ی اسلامی هزينه های گوناگونی دارد که بايد تأمين شود.اين هزينه هادونوعند: هزينه های ناشی ازخلأه اوشکافهای موجوددرجامعه وديگری هزينه هایبرآمدهاززندگی اجتماعی وشهری. آيا اسلام برای اين قبيل هزينه ها راه هايی را پيش بينی کرده است؟

پاسخ اين است که نيازهای جامعه از دو راه تأمين می شود:

الف–انفاق               ب-  ماليات

الف-انفاق     منظور از انفاق چیست؟

(هزينه های ناشی از خلأها و شکاف های موجود در جامعه وکارهای عام المنفعه مانند هزينه های مربوط به تأمين زندگی نيازمندان، مساکين، انسان های از کار افتاده، خانواده های بی سرپرست، تحصيل طلاب، دانش آموزان و دانشجويانی که از تمکّن کافی برخوردار نيستند، افراد مقروضی که توان پرداخت قرض خود را ندارند و نيز ساختن مساجد و کتابخانه ها، ايجاد مؤسسات فرهنگی و تربيتی و توليد فيلم ها و نرم افزارهای آموزشی به منظور تربيت انسان های ديندار از راه انفاق است). افرادی که از نعمت سلامتی و تمکّن مالی برخوردارند، بخشی از اموال و سرمايه ی خود را به شکرانه ی سلامتی و رفاه شخصی در راه خدا صرف امور خيريه و عام المنفعه می کنند.

با تفكر در آيات ابتداى درس، پيام هاى زير را تكميل كنيد تا به پاسخ سؤال بالا برسيد.

1-  يکی از راه های تأمين هزينه های عام المنفعه، زکات  می باشد.  توبه 60

2-  درآمد به دست آمده از اين راه بايد برای  فقیران، از کار افتادگان(مساکین)، کارکنان گردآوری زکات، متمایل ساختن دل های غیر مسلمانان به اسلام، آزاد کردن بردگان، پرداخت قرض بدهکاران، در راه خداوند و برای در راه ماندگان مصرف شود.   توبه 60

3-  راه ديگر تأمين هزينه های جامعه، خمس  می باشد.    انفال 41

4-  خمس، یک پنجم از در آمد است که پس از مصرف هزينه های معمول زندگی، اضافه آمده و باقی مانده است.       انفال  41

همكارى و مشاركت در امور خيريه و تأمين هزينه هاى آن را بررسى

كنيد و به دو سؤال زير پاسخ دهيد:

1- اين مشاركت چه آثارى بر انسان كمك كننده دارد؟

2- اين مشاركت چه تأثيرى بر فرهنگ عمومى جامعه مى گذارد؟

انفاق بر دو نوع است: واجب و مستحب.

انفاق واجب نيز به دو صورت « زکات »و « خمس »انجام می گيرد.

١زکات: قرآن کريم در بسياری موارد، پس از برپا داشتن نماز بر پرداخت زکات تأکيد کرده است.

زکات چیست و به چه اموالی تعلق می گیرد؟

(زکات يک انفاق واجب است که به برخی از اموال تعلق می گيرد. اين اموال عبارت اند از:

١غلاّت: گندم، جو، خرما و کشمش

٢دام ها: شتر، گاو و گوسفند

٣سکّه ها: طلا و نقره.)

بايد توجه داشت که:

الف: زکات اموال مذکور در صورتی واجب است که مورد زکات به حد معين يا تعداد معين برسد. هر يک از اين اموال نه گانه حدّ نصاب خاصی دارند.

ب: زکات، يک عبادت است و لازم است به نيّت زکات و با قصد قربت انجام شود.

ج: زکات طلا و نقره در صورتی واجب است که به صورت سکّه ای باشد که معامله ی با آن رواج دارد؛ بنابراين، زيور آلات خانم ها زکات ندارد.

زکات فطره

در پايان ماه رمضان که عيد فطر فرا می رسد و همه در شادی به سر می برند، خداوند،برایکمکبهمحرومانومستمندانجامعهزکاتفطرهراواجبکردهاستواحکامآن 

بهشرحزيراست:

الف - کسی که موقع غروب شب عيد فطر بالغ و عاقل و هشيار است و فقير نيست بايد برای خودش و کسانی که نان خور او هستند، هر نفر به ميزان تقريبی ٣ کيلو گرم گندم يا جو يا خرما يا برنج و مانند اين ها به مستحق بدهد. اگر پول يکی از اين ها را هم بدهد، کافی است.

ب-  کسی که ديگری بايد فطره ی او را بدهد، واجب نيست فطره خود را بدهد.

ج - کسی که نمی تواند مخارج سال خود و خانواده اش را تأمين کند و کسبی هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و خانواده اش را پرداخت کند، فقير است و دادن زکات فطره بر او واجب نيست.

د - انسان بايد زکات فطره را به قصد قربت يعنی برای انجام فرمان خداوند بپردازد و موقع پرداختن نيّت زکات فطره نمايد.

٢  خمس: خمس يکی از راه های تأمين نياز های جامعه است که به هفت چيز تعلق می گيرد و رايج ترين آن ها منفعت کسب و کار است. همه ی کسانی که از طريق کار، درآمدی کسب می کنند، پس از صرف هزينه های سالانه ی زندگی خود و خانواده، بايد یک پنجم  آنچه را باقی مانده، به عنوان خمس بپردازند.

منظور از حساب سال چیست؟

حساب سال: حتماً شنيده ايد که می گويند هر کس بايد برای پرداخت خمس، حساب سال داشته باشد. (داشتن حساب سال به اين معناست که هر کس بايد يک روز از سال را روز تعيين ميزان خمس اموال خود قرار دهد تا ببيند که آيا پرداخت خمس برعهده ی او هست يا نه. چنين شخصی در طول سال درآمدهايی به دست می آورد و از اين درآمد، مخارج زندگی خود و خانواده اش را تأمين می کند. پس از گذشت يک سال، وقتی به روز موعود رسيد، اگرازدرآمد او چيزی باقی مانده باشد

-  چه به صورت پول و چه به صورت کالا-  بايدیک پنجم آن را به عنوان خمس به حاکم اسلام و يا مجتهد  جامع الشرايط پرداخت کند تا ايشان در راه هايی که قرآن کريم و رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) معين کرده اند، به مصرف برساند.)

نمونه ها

نحوه ى پرداخت خمس يك خانم پرستار كه ماهانه حقوق مى گيرد، يك مغازه دار و يك دانش آموز چگونه است؟ براى هر كدام مثالى بزنيد.

بايد توجه داشت که:

١ - تا خمس مال پرداخت نشود، استفاده از آن جايز نيست؛ مثلاً با پولی که خمس آن پرداخت نشده، نمی توان چيزی خريد.

٢-  اگر با پولی که خمس آن داده نشده است، خانه ای خريداری شود، نماز خواندن در آن خانه باطل است.

٣ - آذوقه ای که از درآمد سال برای مصرف در خانه خريده شده است  مانند برنج، روغن و چای  اگر در آخر سال زياد بيايد بايد خمس آنچه باقی مانده است، پرداخت شود.

٤ - زيور آلات خانم ها، اگر بيش از مقدار مصرفی متداول آن ها باشد و جنبه ی ذخيره به خود بگيرد، قسمت اضافی آن دارای خمس است و خمس آن بايد پرداخت شود.

٥-  اگر چيزی را که خمس آن داده نشده به کسی ببخشند، يک پنجم آن چيز مال او نمی شود.

٦ - اگر بچه ای سرمايه ای داشته باشد و از آن منافعی به دست آيد، بنابراحتياط واجب بعد از آن که بالغ شد بايد خمس آن را بدهد.

ب-  ماليات

تشکيل جوامع کوچک و بزرگ، مانند روستاها، شهرها و کشورها هزينه هايی به دنبال دارد که بايد توسط افراد همان جامعه تأمين شود. امروزه يک شهر مانند خانه ای بزرگ است و همان گونه که يک خانواده، هزينه های رفاهی خود در خانه را می پردازد، بايد هزينه های رفاهی خود در شهر را نيز پرداخت کند. پس تأمين هزينه های شهری برعهده ی همه ی شهروندان است.

علاوه بر هزينه های يک شهر، هزينه هايی وجود دارد که مربوط به زندگی در يک کشور است.

ساخت راه های ميان شهرها و روستاها، محافظت از جنگل ها و محيط های طبيعی، ايجاد امنيت و ماننداين ها هزينه هايی دارد که افراد کشور بايد در تأمين آن مشارکت کنند.

پرداخت ماليات برای تأمين اين گونه هزينه هاست. ماليات پولی نيست که برای ديگران پرداخت می کنيم، بلکه بابت هزينه ی زندگی خود و خانواده ی خودمان در جامعه است؛ از اين رو پرداخت کننده های ماليات نبايد منّتی بر کسی داشته باشند.

زكات و خمس با ماليات چه تفاوتى دارند؟ آيا مى توان گفت كه چون خمس و زكات مى دهيم، نيازى به پرداخت ماليات نيست؟ خمس و زکات ، حق محرومان و مستمندان و اموری از این قبیل است اما مالیات مربوط به هزینه های افراد در زندگی شهری و کشوری است و خمس و زکات برای آن مصرف نمی شود. اما مالیات برای اموری مانند تامین امنیت شهر ها و توسعه ی امور شهری، مدارس و مراکز بهداشتی است.

نظام اسلامی وظيفه دارد خمس، زکات و ماليات را با روش مناسب و با حفظ حرمت شخص پرداخت کننده، از او دريافت کند و هرکدام را در جای خاص خود هزينه نمايد و در آبادانی و سازندگی کشور بکوشد.

امام علی(ع) در نامه ای به مالک اشتر که از جانب ايشان حاکم مصر شده بود، چنين می نويسد:

1-  برنامه ی ماليات را به گونه ای رسيدگی کن که به صلاح ماليات دهندگان باشد، زيرا

2-   بهبودی و صلاح ديگران در صلاح ماليات و ماليات دهندگان است، و

3-  کار ديگران سامان نيابد مگر آن که کار ماليات دهندگان سامان پذيرد، چرا که همه ی مردم جيره خوار ماليات و ماليات دهندگان هستند.

4-  اما بايد بيش از آنچه به جمع ماليات بينديشی، در فکر آبادی زمين باشی، زيرا

5-  ماليات جز از طريق آباد کردن زمين به دست نيايد،

6-   و هرکس بدون آباد کردن زمين ماليات طلب کند، شهرها را ويران و بندگان را هلاک سازد، و حکومتش جز اندک زمانی پايدار نماند.

بيشتربدانيم

١ فروختن مال غصبی باطل است و فروشنده بايد پولی را که از خريدار گرفته به او برگرداند.

٢  غشّ در معامله حرام است و فروشنده بايد کالای خود را با همان مشخصاتی که برای خريدار بيان می کند، به او بفروشد.

٣  کسب درآمد از راه قمار، ربا، رشوه، قاچاق، احتکار، همکاری با مراکز فساد، کلاه برداری، توليد و خريد و فروش مواد مخدّر و مانند آن حرام است.

٤  هرنوع بازی که به شرط برد و باخت و گرفتن مال از طرف بازنده باشد حرام است. مثلاً اگر در بازی فوتبال، برد و باخت در ميان باشد حرام است و پول يا کالايی که از اين طريق به دست می آيد قابل استفاده نيست. البته در شرع مواردی از قبيل تير اندازی استثنا شده که برد و باخت در آن ها اشکال ندارد.

٥  اشتغال به غِنا و موسيقی مطرب و شنيدن آن و معامله با آن و ياد دادن و ياد گرفتن آن حرام است و درآمد آن قابل استفاده نيست. غنا و موسيقی مطرب آن نوع آواز و موسيقی است که مناسب با مجالس عيش و عشرت و فساد است. گوش دادن به آوازی که غنا نباشد و نيز موسيقی غير مطرب اشکال ندارد.

٦  بازی کردن با شطرنج، در صورتی که اوّلاً طرفين قصد شرط بندی و برد و باخت نداشته باشند، ثانياً جامعه آن را جزو آلات قمار نشناسد، اشکال ندارد و در اين صورت خريد و فروش آن نيز جايز است. تشخيص اين که آيا جامعه شطرنج را جزو وسايل قمار می شناسد يا نه، بر عهده ی خود افراد است. بازی کردن با وسايلی که در

جامعه به عنوان آلات قمار شناخته می شود، حتی اگر برد و باختی هم در کار نباشد، حرام است.

٧  اگر مال حلال با حرام به طوری مخلوط شود که انسان نتواند آن ها را از يکديگر تشخيص دهد و صاحب اصلی مال حرام و مقدار آن هم معلوم نباشد، بايد خمس تمام مال را بدهد و بعد از دادن خمس، بقيه ی مال حلال می شود. بنابر احتياط واجب بايد خمس اين گونه مال ها از همان مال داده شود.

٨  اگر انسان چيزی را غصب کند بايد به صاحبش برگرداند و اگر آن چيز از بين برود، بايد عوض آن را بدهد.

٩  استفاده شخصی از اموال دولتی، برخلاف مقررات است و استفاده کننده ضامن برگرداندن آن می باشد والاّ مرتکب گناه شده است.

١٠  اگر انسان مالی پيدا کند که نشانه ای نداشته باشد که به واسطه ی آن بتوان صاحبش را پيدا کرد، احتياط واجب آن است که از طرف صاحبش صدقه بدهد.

١١  هرگاه چيزی را که پيدا کرده نشانه ای دارد که بتوان با آن صاحبش را پيدا کرد، بايد به صورت مناسبی آن را اعلام کند و اگر چنين نکرد، گذشته از اين که مرتکب گناه شده، ضامن آن است.

توجه: کسب درآمد از راه حرام و ارتزاق خود و خانواده از آن، آثار بسيار خطرناک در دنيا و آخرت دارد. انجام عباداتی مانند نماز با لباس و در مکانی که از راه حرام تهيه شده باطل است و مورد قبول نيست. تربيت و رشد اخلاقی فرزندانی که از درآمد حرام تغذيه می کنند بسيار مشکل و سخت است؛ به خصوص که اگر اين درآمد حرام از دسترنج فقرا، يتيمان و مردم محروم جامعه به دست آمده باشد.

پيامبر اکرم (ص) فرمود: کسی که باک نداشته باشد که مال خود را از کجا به دست آورد، خدا هم باک ندارد که او را از کجا وارد دوزخ کند

 و فرمود:

«هر کس مالی را از راه حرام به دست آورد، اگر آن را صدقه دهد، از او قبول  نمی شود و اگر بعد از خود باقی گذارد، توشه ی راه جهنم او می شود»

اندیشه و تحقیق

1-    با اين که با پرداخت انفاق بخشی از مال انسان کم می شود، چرا خداوند

همين کار را موجب افزايش ثروت می شمارد؟

اول اینکه خداوند چنین پاداشی را تعیین کرده و اوست که در مقابل این انفاق چنین پاداشی می دهد. دوم این که وقتی روحیه یانفاق در جامعه گسترش یابد، مودت و صمیمیت و انسان دوستی تقویت می شود و خداوند چنین مردمی را نعمت می بخشد و زندگی آن ها را آباد می کند. سوم این که جریان اقتصادی کشور تقویت می شود و در آمد مردم افزایش می یابد.

2-               آيات ١٨ سوره ی حديد، ١٢ سوره ی مائده و ١٧ سوره ی تغابن را مطالعه کنيد و توضيح دهيد:

الف  چرا قرض بدون ربا را قرض الحسنه می نامند؟

زیرا شخص قرض دهنده بدون اینکه شرط کند که وام گیرنده پول بیش تری باز گرداند، به قصد یاری اشخاص نیازمند و در راه خدا، آن را پرداخت می کند، از این رو نیت او الهی است ( بر خوردار از حسن فاعلی ) و به همین جهت قرض الحسنه نام گرفته است

ب  چه نتايجی برای قرض الحسنه بيان شده است؟ افزایش سرمایه و اجر با کرامت

3-              چه انگيزه ای سبب می شود برخی بتوانند به راحتی زکات، خمس و ماليات

خود را بپردازند ولی برای برخی ديگر سخت باشد و از اين وظيفه ی دينی سرباز بزنند؟

4-       نمونه هايی از کارهای کاذب را نام ببريد و تأثير آن را بر اقتصاد جامعه توضيح دهيد.

گام هشتم

1-  زندگى خود را به گونه اى سامان خواهم داد كه انسانى مفيد و مؤثر براى جامعه باشم و

با كار و تلاش مداوم مسئوليت خود را نسبت به جامعه انجام دهم

2-  سعى مى كنم بخشى از درآمد خود را در راه خدا و براى كمك به ديگران انفاق نمايم و اگر انفاق واجب بر عهده ام بود، به موقع پرداخت كنم.

3-    با پرداخت ماليات سهم خود را در هزينه هاى عمومى مى پردازم و از اين راه به رفاه

عمومى و رفاه خانواده ى خود كمك مى كنم.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: دینی سال دوم، ،
نویسنده : محمد رضا تیموری
تاریخ : سه شنبه 9 دی 1393
زمان : 14:14


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.